7 قانون طلایی ux
وقتی به UX فکر می کنیم ، تمایل داریم که به قابلیت استفاده فکر کنیم ، یا حداقل قبلاً فکر می کردیم. با این حال این روزها UX یک دنیای بسیار گسترده تر است که جنبه های بیشتری از قابلیت استفاده ساده دارد. مانند ابزارهای طراحی وب ، قوانین UX و بهترین روش ها در حال تکامل هستند و اگر در چند سال گذشته به همان فرآیند UX پایبند باشید ، مطمئناً تقریباً به یک به روز رسانی نیاز دارید.
این که آیا شما نیاز دارید که گردش کار UX خود را به طور کامل تعمیر کنید یا فقط می خواهید بررسی کنید که همه گزینه های UX مناسب را تیک می زنید ، به 7 قانون اساسی UX برای 2019 و بعد از آن نگاهی بیندازید.
1-برای کاربران طراحی کنید
عاشق ایده های 'خوب' شدن آسان است. بسیار آسان ، در واقع ، و به ظاهر بی ضرر است تا زمانی که متوجه شویم که اصلاً عشق نیست - این نابخردی است ، و نابخردی به ناچار با گذشت زمان محو می شود. این همان چیزی است که باعث می شود طراحان فریلنسر به طور مداوم دوباره نمونه کارهای خود را تغییر دهند؛ آنها با تحرکات موقتی زیبایی ظاهری هیجان زده میشوند و نه با نیازهای کاربر.
خوشبختانه ، دانستن اینکه ایده ها دارای ارزش کاربر (یا حداقل ارزش تجاری) هستند یا نه خیلی دشوار نیست. این حول محور درخواست کاربران دو سؤال اساسی است:
- "این را میخواهی؟" (در حین آزمایش از کاربر سؤال شد)
- "آیا می توانید از این استفاده کنید؟" (در هنگام تست قابلیت استفاده از آنها سؤال شد)
ما می دانیم که خیلی رمانتیک نیست ، اما حداقل ما در پایان، منابع و وقت خود را برای طراحی اشتباه (یا درست ولی با روش اشتباه) تمام نمی کنیم. این بی خطر تر است که به سادگی از کاربران بپرسید که چه چیزی می خواهند و چه نیاز دارند. ترسناک تر ، مطمئنا - اما مطمئن تر، و وقتی نتایج به دست آمد ، احساس آرامش می کنید ، حتی اگر بازخورد منفی باشد.
تست کاربری
این احتمال وجود دارد که شما در حال حاضر بنانید تست کاربر چیست و مزایای انجام این کار را بی شمار شنیده اید ، بنابراین برخی از نکات تست کم ارزش است که غالباً در آخر لیست جای میگیرند:
- لیستی از آزمایش کنندگان وفادار نگه دارید و از آنها غالباً استفاده کنید
- در ازای بازخورد منظم ، دسترسی رایگان اهدا کنید
- از خودکار کردن گردش کار با برنامه های مختلف لذت ببرید
- مرتباً با تیم بنشینید و بازخورد ها را سامان دهید
در مجموع: خیلی به آن فکر نکنید، و به سادگی از برقراری روابط با کیفیت بالا با طرفداران اصلی خود لذت ببرید.
جمع آوری بازخورد
برخورد چهره به چهره با کاربران ، چه در زندگی واقعی و چه با ابزارهای تست از راه دور کاربر ، چیزی است که طراحان بیشتر از تست کاربری می ترسند ، اما در واقع این کار بسیار مفید است ، لازم به ذکر است که این کار بهترین راه برای ایجاد روابط با طرفداران اصلی ما میباشد.
گفته می شود ، اجازه ندهید مصاحبه حضوری تنها راهی برای دریافت بازخورد با کیفیت باشد.
در اینجا چند ابزار عالی وجود دارد که نه تنها به صورت جداگانه مفید هستند بلکه می توانند با استفاده از نرم افزارهای اتوماسیون مانند Zapier به صورت فوق العاده انسانی قدرتمند باشند.
ابزارهای بررسی بازخورد رایگان شامل Typeform و Google Forms هستند و ابزارهای مدیریت بازخورد رایگان شامل Trello ، Asana و Google Sheets هستند.
چگونه یک گردش کار Zapier کار می کند
Zapier همچنین به عنوان "Zap" شناخته می شود. برای استفاده از آن ، بازخورد را با Typeform جمع آوری کرده ، سپس آن را به یک ستون در یک بورد Trello ارسال کنید (با نام "بازخورد جدید برای بحث") ، سپس ، به صورت اختیاری ، یک اعلان را در Slack ایجاد کنید. تنظیم این جریان های کاری واقعاً سرگرم کننده است ، لازم به ذکر نیست که باعث صرفه جویی در بسته های زمان می شود و به تیم ها امکان می دهد تا فورا و بدون معطلی بازخورد خود را جمع کنند.
2-وضوح مطلق را ارائه دهید
وقتی کاربران دچار سردرگمی می شوند ، تعدادی از اتفاقات رخ می دهد. آنها از حرکت می ایستند، اعتماد آنها به برند ما کم میشود و از همه مهمتر ، آنها به دکمه عقب ضربه می زنند ، تا دیگر برنگردند.
متاسفانه ما در دنیایی به شدت بی حوصله زندگی میکنیم که این بی لحظه درحال بیشتر شدن است، جایی که همیشه یک گزینه جایگزین ارزارنتر، سریعتر و بهتر موجود است. کاربران را نمیشود نادیده گرفت، بنابراین شفاف بودن یک امر مطلق است. اما ، وقتی می گوییم شفاف بگوییم دقیقاً منظور ما چیست؟
بیایید به چند نمونه نگاهی بیندازیم.
رنگ
رنگ یکی از روشهای زیادی است که کاربران می آموزند چگونه از یک رابط کاربری استفاده کنند و درک کنند. جایی که این طبیعت انسانی است که بجای به یاد آوردن تشخیص دهد، رنگ یکی قابل تشخیص ترین جنبه های زندگی روزمره است، با این وجود رنگ به معنای چیزهای مختلف در فرهنگ های مختلف و در زمینه های مختلف.
اصول طراحی
شبیه به قسمت رنگ، ترکیبی از کنتراست ، تکرار ، نسبت و نزدیکی * می تواند به وضوح کمک کند.
کنتراست (تضاد)
به طور خلاصه ، تضاد ، عناصر را از هم جدا می کند. ما می توانیم تضاد را با رنگ ، اندازه ، عمق و موارد دیگر بهینه کنیم ، که با تغییر توجه کاربر به وضوح کمک می کند. این یک روش غیر کلامی برای روشن کردن آنچه کاربر باید بیش از هر چیز دیگری جستجو کند ، است.
تکرار
تقویت یک مفهوم از طریق تکرار یکی دیگر از روشهای مطمئن برای شفاف سازی است. آیا راه رفتن به مرحله بعدی، کلیک روی یک دکمه خاص است؟ اگر چنین است ، چند بار آن را نمایش دهید.
تناسب
تناسب - شبیه به "سایز" است ، اما با یک تفاوت اساسی. تناسب یک اندازه نسبی است، ولی سایز دقیقا خود اندازه است (یعنی بزرگتر کردن چیزی به آن شفافیت نمیبخشد اگر دیگر عناصر به همان اندازه باشند).
مجاورت
یک دکمه به خودی خود فقط همین است - دکمه – به هرحال جایی که لینک به نمایش در می آید درباره آنچه انجام میدهد و در چه سناریویی کاربران باید روی آن کلیک کنند، چیزهای زیادی میگوید.
از طرف دیگر ، مجموعه ای از کارتهای افقی که هرکدام دارای یک دکمه هستند (فکر کنید: یک جدول قیمت گذاری در صفحه قیمت گذاری) نشان می دهد که باید یک انتخاب انجام شود. بنابراین ، همانطور که مشاهده می کنید ، مجاورت انتقال ارتباط عناصر مختلف را نشان می دهد ، چه برای تعامل های مبتنی بر انتخاب و یا موارد پیمایش.
3-به کاربران کنترل بدهید
به عنوان انسان، ما هنوز در ذهن خواندن تکامل نیافته ایم و با توجه به گزینه های بی پایان که برخی برنامه ها و وب سایت ها ارائه می دهند ، این شرم آور است. برای مثال فروشگاه های اینترنتی را در نظر بگیرید، که تعداد زیادی کالا در تعداد زیادی دسته بندی دارند. از این گذشته ، با مشخص کردن ویژگی هایی مانند رنگ ، می توان موارد دیگر را تشخیص داد.
این بدان معنی است که نتایج جستجو اغلب توسط فیلترها و برچسب ها محدودتر می شوند ، و نیاز به تعامل بیشتر از رابط متوسط دارند ، اما این چیز بدی نیست و به همین اندازه ذکر نمی شود. کاربران می خواهند تجربه خود را سفارشی کنند.
مزایای کنترل
یک مسافر در اپلیکیشن Airbnb فقط به دنبال یک سوییت نیست، او به دنبال سوییت خودش میگردد؛ خانه ای که قرار است تا تعطیلات خود را به شکلی خاص بگذرانند در حالی که در بقیه ی سوئیت ها (یا حداکثرآنها) نمیتوانند، نشان می دهد که کنترل فراتر از ملاحظات قابلیت استفاده است. در واقع تجربه کلی مشتری را غنی می کند.
کنترل همچنین می تواند منجر به توسعه ویژگی های جدید و تقویت تعامل شود. در مورد آن فکر کنید: علیرغم چند مشکل محدودیت در استفاده ، کاربران Slack می توانند قبل از اینکه یک گروه خصوصی ایجاد کنند به سادگی با ارسال همزمان پیام مستقیم به چند کاربر یک گروه بسازند.
این مشکلات در نهایت اجرای این ویژگی را ضمانت می کند ، اما تا آن زمان ، کنترل به کاربران امکان می داد تجربه خود را به شکلی متناسب با برنامه خودشان تنظیم کنند.
4-پیش بینی کنید ، سپس سازگار شوید
قانون هیک بیان می کند که زمان لازم برای تصمیم گیری با میزان انتخابی که کاربر باید انجام دهد ، ارتباط دارد – اگر خیلی طولانی باشد کاربر اصلا انتخابی نخواهد کرد.
Context
خوشبختانه، با ساده نگه داشتن طرح، هم مفهومی و هم بصری، ما میتونیم به کاربر کمک کنیم تصمیم سریعتری بگیرد. اما، آیا گفتن این کار از انجام دادنش ساده تر است؟ از این گذشته ، مجبور کردن یک عنصر برای گرفتن صندلی عقب به نفع چیز دیگری بسیار دشوار است ، به ویژه هنگامی که عنصر گفته شده نیز تا حدودی مهم است.
راه حل؟ Context
آنچه در یک صفحه نمایش مهم است ممکن است در صفحه نمایش دیگر مهم نباشد، در این صورت حذف بعضی آیتم ها از منوی همبرگر که در صفحه نمایش فعلی کاربردی نیستند معقول است.
اگر به نظر می رسد خطرناک است ، تعدادی روش داده محور برای مطالعه این خطر وجود دارد. در مرحله اول ، ابزارهای تحلیلی وجود دارد که رفتار کاربر را ردیابی می کند ، و سپس ابزارهای گرمای نقشه وجود دارد ، که می تواند به ما نشان دهد کاربران روی کجاها کلیک میکنند(یا کلیک نمیکنند)، که در این سناریو گزینه بهتری است. اگر شماترجیح میدهید روی یک جامعه کوچک از کاربرانتان آزمایش کنید، آزمایش A / B می تواند به ما کمک کند قبل از ارتقاء آنها به صورت برنامه / سایت ، تغییرات چیدمان را با بخشی از مخاطبان خود آزمایش کنیم.
5-حفظ استحکام
استحکام از مدتها پیش عنصر اصلی در برندسازی بوده است ، اما ثبات همچنین به تجربه کاربر نیز کمک زیادی می کند. مغزها برای یادگیری میانبرهای ذهنی درست شده اند ، تا جایی که حتی متوجه نمی شویم که در حال انجام آن هستیم. وقتی چراغ راهنمایی روشن می شود ، ما اوضاع را تجزیه و تحلیل نمی کنیم که بعد تصمیم آگاهانه ای برای شتاب گرفتن بگیریم ، ما فقط غریزی آن را انجام می دهیم.
حال تصور کنید که یک روز ، مجموعه معمولی سبز ، زرد و قرمز با حرکت ، آماده و ایست جایگزین شود. مطمئنا حیرت زده میشوید، و حتی برای چند ثانیه قبل از حرکت شما با خودتان فکر میکنید که اینجا چه خبر است.
مشکل این است که این چند ثانیه هنگام طراحی اپلیکیشن یا طراحی سایت ، بسیار مهم است. کاربران به سادگی انتظار دارند که چیزهای معقول و منطقی باشند ، و در صورت عدم موفقیت می توانند به سرعت ناامید شوند. بیایید نگاهی گذرا به یک مثال دیجیتالی بیاندازیم: به اشتراک گذاشتن چیزی در فیسبوک.
شما می دانید که برای به اشتراک گذاشتن چیزی در فیسبوک ، به بالای صفحه میروید و وضعیت خود را در قسمت ورودی مینویسید. برای به اشتراک گذاشتن چیزی در یک گروه ، حتی اگر قبلاً چنین کاری نکرده اید ، از این رفتار تقلید می کنید زیرا این همان چیزی است که انتظار دارید. این یک نمونه ایده آل از ثبات است.
اندازه گیری استحکام
به قسمت رنگ بازمیگردیم، ما یک فرم آنلاین را پر می کنیم ، سپس با کلیک کردن روی دکمه آبی رنگ ، ارسال می کنیم. سپس فرم دیگری را پر می کنیم و دکمه ارسال نیز به رنگ آبی است. ما تصمیم میگیریم که ثبت نام کنیم، و دکمه ثبت... آبی است. هربار تعامل ، با یادگیری نحوه کار و شناخت الگوهای طراحی ، بهتر ، سریعتر و به طور کلی کارآمدتر می شویم.
زمان مورد نیاز ، معروف به زمان کار ، یکی از معیارهایی است که برای اندازه گیری سطح قابلیت استفاده استفاده می شود ، که باز هم مزایای آزمایش قابلیت استفاده را همانطور که در ابتدا گفته شد نشان می دهد.
استحکام و نوآوری
طبیعتاً ، استحکام، نوآوری را محدود می کند. با این حال ، نوآوری می تواند یک تغییر دهنده بازی باشد تا زمانی که ارزشی که در طولانی مدت برای کاربران به ارمغان آورد بیشتر از عدم سازگاری باشد. در این سناریو ، یک UX که دارای فکر خوب است و کاربران را به برنامه معرفی می کند (یا ویژگی های خاصی) می تواند جایگزین مناسبی باشد.
به طور خلاصه ، قدرت یکسان بودن را دست کم نگیرید!
6- با کاربران به عنوان مشتری رفتار کنید و برعکس
صبر کنید ، آیا کاربران و مشتریان یکسان نیستند؟
کاربر شخصی است که از برنامه یا وب سایت استفاده می کند ، اما برخی از کاربران نیز مشتری هستند (یعنی آنها به ما برای چیزی پول پرداخت می کنند). دیگران - خوب - ما آرزو می کنیم که آنها مشتری باشند ، زیرا در پایان روز ، پول به عنوان تغذیه ای برای زنده ماندن تجارتها است.
اما وقتی کاربر تبدیل به مشتری شود ، چه اتفاقی می افتد؟ آیا دست از مراقبت از آنها بر می داریم؟ خب ، در واقع ، بسیاری از شرکت ها دقیقاً این کار را انجام می دهند - محصول را می فروشند ، مشتری را رها می کنند ، و سپس مشتری های جدیدی به دست می آورند ، زیرا انجام این کار بسیار ارزان تر از آن است که مراقبت از مشتریان فعلی انجام شود.
به همین دلایل است که این کار برای بسیاری از مشاغل واقعاً بد است:
- مصرف کنندگان اغلب حتی پس از خرید اضطراب در مورد خرید خود را تجربه می کنند ، که می تواند منجر به پشیمانی خریداران شود.
- تجربه بد مشتری می تواند به این معنی باشد که آنها هرگز بازنخواهند گشت.
- نظرات بد باعث می شود سایر کاربران از مشتری شدن جلوگیری کنند.
تجربه ی مشتری
آیا در مورد بهبود تجربه مشتری کنجکاو هستید؟
با به روزرسانی های رایگان ، درخواست بازخورد ، یا به سادگی مشتری را بررسی کنید تا ببینید که آیا آنها درست کار می کنند یا خیر. شاید به آنها یادآوری کنیم که در صورت نیاز با یادآوری پشتیبانی مشتری خود ، یا اینکه می توانیم به سؤالی که ممکن است در رسانه های اجتماعی داشته باشند پاسخ دهیم. کمک بزرگی به تجربه مشتری ، نحوه برخورد با کاربر یا مشتری است وقتی آنها کاربر یا مشتری نیستند. این نشان می دهد که ما فراتر از درآمد مادی به فکر مشتری هستیم.
7- با ارتباط برقرار کردن به پیشنهاد خود ارزش دهید
ارزش به صورت ناخودآگاه درک نمی شود ، باید با ارتباط برقرار کردن آگاهانه درک شود. به عنوان انسان ، ما دائماً به دنبال رضایت فوری هستیم و با اطمینان خاطر که هیچ نشانه ای از آن وجود ندارد ، بستن مرورگر و ترک سایت بسیار آسان است. وقتی در مورد ارزش پیشنهاد فکر میکنیم، به یاد خود محصول یا خدمتی که باید ارائه شود فکر میکنیم، اما اگر بتوانیم نتایج مثبت حتی خسته کننده ترین تعامل ها را به کاربر یادآوری کنیم ، حس تحقق بیشتر است.
اشتباه نکنید ، ما هرگز نمی خواهیم کاربران را متقاعد کنیم که فرم های آنلاین می توانند سرگرم کننده باشند ، اما کمی تشویق می تواند انگیزه کاربر برای ادامه کار باشد. و در پایان ، مثلاً بگویید وقتی کاربر در حال بررسی است ، حتما آنها را از مزایای محصول یادآوری کنید ... تا مطمئن شوید.